جنگلها اکوسیستمهای پیچیدهای هستند که اجزای متقابل متعددی از جمله گیاهان، خاک، آب، قارچها، انسانها و سایر حیوانات دارند. این زیستگاهها و سیستمهای اکولوژیکی متنوع از تنوع زیستی و رفاه انسان پشتیبانی میکنند و تقریباً 30 درصد از انتشار کربن ناشی از سوزاندن سوختهای فسیلی را جذب میکنند. جنگل های موجود و احیا شده نیز به تنظیم جریان آب و بارندگی محلی کمک و از فرسایش خاک جلوگیری می کنند.
از آنجایی که بازسازی به خودی خود شبکه پیچیده ای از اقدامات مرتبط به هم است، بهترین گزینه برای دستیابی به موفقیت بلندمدت، استفاده از یک رویکرد جامع به سمت بازسازی اکوسیستم است. احیای جنگل چیزی فراتر از کاشت درخت است و برای پروسه احیا باید دستورالعمل ها و المانهایی که در نظر گرفته می شود به بهبود شرایط جنگل و بازسازی آن منجر شود نه اینکه سبب آسیب بیشتر به آن گردد.
طبق توافق و تعهد کشورها در نشست تغییر اقلیم سال 2020 سازمان ملل متحد سالهای 2021 تا 30 را به عنوان دهه احیای اکوسیستم تعیین کرد و اکنون که در آغاز سال 2025 هستیم بسیاری از کشورها با کمک حامیان خود برنامههای بلندپروازانهای را برای احیای جنگلها در مکانهایی که قطع یا تخریب شدهاند، اجرا کردهاند. در کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و 26 کشور متعهد شدند که 16 میلیارد دلار برای حمایت از جنگل ها و کمک به توان درختان برای کند کردن تغییرات آب و هوایی با ذخیره کربن، اختصاص دهند. بخش قابل توجه ای از هزینه ها را یرای احیای جنگل صرف کردند. البته شاید نتوان به صرفا نهالکاری احیا گفت.
بر اساس گزارش موسسه منابع جهانی، بین سالهای 2000 تا 2020، میزان جنگلها به میزان 1.3 میلیون کیلومتر مربع افزایش یافته است که مساحتی بزرگتر از پرو است و چین و هند پیشتاز هستند. این مؤسسه تخمین میزند که 9 درصد از این جنگلهای جدید مزارع هستند.
بسیاری از پروژههای احیای جنگلها بر تعداد درختان کاشته شده تمرکز میکنند، اینکه جنگلهای حاصل چقدر باقی می مانند یا چقدر متنوع و بومی و متعلق به آن منطقه هستند و چقدر از برگشت اکوسیستم های خرد و تنوع زیستی گیاهی و جانوری به منطقه حمایت می کنند بسیار مهم تر است. طبق تحقیقات صورت گرفته اقداماتی مانند حصارکشی و بهبود شرایط خاک، حفاظت و استراحت دادن به جنگل شانش زنده مانی نهالهای کاشته شده و نهالهای خودرو را بسیار افزایش می دهد زیرا یکی از عوامل اصلی از بین رفتن نهالها چرای سرشاخه ها و برگهای جوان توسط دامهاست.
کاشت چند گونه که به راحتی خود را تثبیت می کنند نیز می تواند کمک کند. دانکنسون میگوید، این گونههای پیشتاز راه را برای دیگران هموار میکنند که خودشان در آن مستقر شوند. مطالعه بوم شناسان گیاهی استفان الیوت و پیمونرات تیاناوات از دانشگاه چیانگ مای به این نتیجه رسید که گونه های اولیه باید بومی این منطقه باشند، در مناطق در معرض رشد کاشته شوند تا سریع رشد کنند، از رشد علف های هرز جلوگیری کنند و حیوانات پراکنده بذر را جذب کنند. ریشههای آن خاک را سست میکنند و برگهای آن مواد مغذی را اضافه میکنند و به گونههای دیگر اجازه میدهند تا جای خود را بگیرند.
انتخاب مکان مناسب برای کاشت نیز مهم است. نهالها در خاکهای مادری که با لاشبرگها و مواد معدنی و غذایی پوشیده شده بیشتر رشد می کنند و به درختان پایاتری تبدیل می شوند. معمولا بذرها و نهالهای جوان تمایل دارند و برایشان بهتر است که در کنار درختان بومی که در حکم دایه آنها هستند رشد کنند و بالنده شوند. درختانی که همزیست با آنها هستند و در تبادل و تغذیه مواد غذایی و آب و رطوبت از آنها حمایت می کنند.
همواره توصیه می شود اولین کاری که دولت ها و کسب و کارها باید انجام دهند این است که از جنگل هایی که داریم محافظت کنند زیرا برای تبدیل یک جنگل مخروبه به یک اکوسیستم جنگلی پیچیده نیاز به تامین منابع اجتماعی و مالی بالقوه بزرگ و صرف زمان زیاد است و صرفاً حفاظت از آنچه که باقی مانده است دیگر کافی نیست و اگر میخواهیم به بحرانهای دوگانه تغییر اقلیم و از دست دادن تنوع زیستی رسیدگی کنیم، باید جنگلهای خود را احیا کنیم.با این حال، احیای جنگل به عنوان یک نوشداروی آسان برای بسیاری از چالشهای جهان و انحراف خطرناک از آن در این زمان به شمار می آید. هر دو برچسب حفاظت و احیا بیش از حد ساده هستند. نمیتوان به سادگی از کلمه احیا استفاده کرد. زیرا احیای جنگل یک تیغ دو لبه است احیا در عین رها سازی طبیعت به حال خود برای بازسازی و بازگشت به اصل خود اگر به درستی انجام شود می تواند مشکلات متعددی را حل کند ، زمانی که اشتباه انجام شود می تواند آنها را بدتر کند. این پیچیدگی به این معنا نیست که ما باید احیای جنگل را کنار بگذاریم.
تجربه ما تأیید میکند که مدیریت مؤثر جنگل و زمین را میتوان از طریق یک رویکرد چند وجهی که استراتژیهای خاص زمینهای مانند حفاظت، احیا، و استفاده پایدار از زمین را با مشورت و مشارکت عمیق مردم محلی ادغام میکند، به دست آورد. جوامع بومی در احیا و حفاظت و بهره مندی پایدار از جنگل بسیار نقش دارند. زیرا زندگی آنها به جان جنگل و بود آن وابسته است.
آخرین علم به ما می گوید که احیای اکوسیستم ها و مناظر جنگلی مستلزم ادغام ارزش ها، شیوه ها، دانش و اهداف متنوع است. بهره گیری از رویکرد سیستمهای اجتماعی-اکولوژیکی برای بازسازی، اثربخشی و مزایای طولانیمدت بیشتری را برای مردم و طبیعت ممکن میسازد.
اگرچه احیای جنگل می تواند مزایای زیادی داشته باشد، اما چالش هایی نیز وجود دارد که باید به آنها توجه شود. برای مثال، پروژههای مرمت مانند واکاری، حذف علف های هرز، حصارکشی، قرق بانی مؤثر نیازمند بودجه کافی، ایجاد مهارت، حمایت قوی از سوی جوامع محلی و سیاستهای حمایتی و سازمانهای دولتی است. علاوه بر این، موفقیت پروژههای احیای جنگل به در دسترس بودن و انتخاب گونههای درختی مناسب و توانایی نظارت و ارزیابی نتایج، و همچنین مکانیسمهایی برای حفظ جنگل بازسازیشده در دراز مدت بستگی دارد .اگر زمین بیش از یک نقطه خاص تخریب شده باشد، حتما نیاز به دخالت انسان خواهد داشت. اینجاست که مداخلات فعالی مانند کاشت درخت وارد میشود. با این حال، در موارد دیگر، کاشت درخت کم است یا اصلاً نیازی نیست و جنگلها میتوانند به تنهایی با کسری از هزینه دوباره رشد کنند – فرآیندی که به عنوان بازسازی طبیعی شناخته میشود.
به عنوان مثال، برزیل یکی از پنج کشوری است که بیشترین اولویت را برای مرمت دارد و تعهد زیادی برای احیای 22 میلیون هکتار داده است. در سراسر جنگلهای آمازون و اقیانوس اطلس، میلیونها هکتار وجود دارد که از طریق بازسازی طبیعی بهبود مییابند، و مالکان، دولتهای ایالتی و محققان با یکدیگر همکاری میکنند تا استفاده و مدیریت پایدارتری از زمین را برای کمک به رشد دوباره درختان ترویج کنند. موارد نام برده نمونه هایی از احیای جنگل در کشورهای دیگر بود. در پروژه بانی جنگل نیز دخالت ما به عنوان مجری طرح برای کمک به بازسازی و برگشت جنگل به روند طبیعی احیای خود نیاز بود، زیرا در حدود 30 سال گذشته جنگلتراشی گسترده ای در منطقه صورت گرفته بود و بجز بخش محدودی در مکانهای دیگر اثری از درخت نبود و هر بار که جنگل تلاش می کرد با کمک بذرهای پراکنده و نهالهای خودرو به باز احیای خود کمک کند حضور دامها و خوردن نهالها مانع اینکار می شد از این روز نیاز مند مراقبت و حصارکشی بود.
برای اطمینان از موفقیت تلاشهای صورت گرفته برای احیای جنگل چندین استراتژی می تواند کمک کننده باشد:
احیای جنگلها احتمالاً به تغییر کاربری زمین نیاز دارد، اما تغییر کاربری اراضی متفکرانه میتواند به نتایج کلی مثبت منجر شود. منتقدان احیای جنگل در زمین های کشاورزی درک نمی کنند که کاربری های موجود در بسیاری از موارد به جوامع محلی آسیب می رساند، باعث نابرابری های اقتصادی، سیل، فرسایش و از بین رفتن حاصلخیزی خاک، آتش سوزی، سموم در آب و از بین رفتن معیشت پایدار محلی می شود. حفاظت از آب و هوا، تنوع زیستی، منابع آب، و افزایش رفاه روستایی می تواند شامل تبدیل زمین های تبدیل شده به زمین های بازسازی شده باشد، اما باز هم این باید بر اساس تصمیم گیری محلی و حمایت جوامع محلی باشد.
نمونههای بسیاری از جوامعی وجود دارد که به تنهایی این کار را انجام دادهاند، مانند شینیانگا تانزانیا که در آن بیش از 18 سال حداقل 350000 هکتار در 833 روستا بازسازی شده است. دولت ها و موسسات فنی می توانند با ارائه مشوق ها و حمایت های فنی برای جوامعی که می خواهند شیوه های ناپایدار و مضر استفاده از زمین را تغییر دهند و زمین های خود را احیا کنند، کمک کنند. حقوق زمین و تصدی موضوع اصلی است. پروژههای بازسازی محلی الهامبخشتر در سراسر آفریقا وجود دارد، برای سرمایهگذاری میکنند و ظرفیت مناسبی برای تسریع اقدامات بازسازی به رهبری محلی فراهم میکنند. (https://www.africa.terramatch.org/). البته در مناطق جنگلی ایران بویژه مناطق جنگلی شمال به این مهم بسیار کمتر پرداخته شده و تمرکز بیشتر بر ایجاد معیشت پایدار محلی است زیرا با توجه به وابستگی معیشتی زیاد مردم محلی به جنگل نیازمند ایجاد معیشت پایدار و سازگار هستیم.
جایی که بخش خصوصی می تواند کمک کند
بخش خصوصی نقش کلیدی ایفا می کند تا مقیاس، نوآوری، بودجه و تخصص را برای پروژه های مرمت و احیای جنگل ایجاد کند. شرکتها در سرتاسر جهان به دلایل مختلف در جنگلها سرمایهگذاری میکنند، تا زنجیرههای تامین خود را تمیز کنند یا با برنامههای خالص کربن صفر شرکتها هماهنگ شوند و در دستیابی به اهداف پایداری جهانی مشارکت کنند. این بسیار متفاوت از سبزشویی است. این مهم است که هم بخش خصوصی و هم بخش دولتی درک کنند که دستیابی به احیای جنگل با کیفیت بالا هزینه بیشتری خواهد داشت و به کوشش مناسب نیاز است.
شستشوی سبز هرگز اشکالی ندارد. مهمترین کاری که شرکت ها می توانند انجام دهند کاهش انتشار سوخت های فسیلی و همچنین حفاظت از اکوسیستم های دست نخورده است. اما حتی اگر میزان انتشار گازهای گلخانه ای را به طور چشمگیری کاهش دهیم، باز هم باید دی اکسید کربن اضافی را از جو حذف کنیم و ما هنوز نیاز به حفاظت و احیای طبیعت داریم تا از خدمات اکوسیستمی که همه ما به آن متکی هستیم محافظت کنیم. جنگلکاری یکی از مقرونبهصرفهترین و مقیاسپذیرترین روشها برای حذف دیاکسید کربن است، اما برنامهریزیهای ضعیف، شیوههای ناکارآمد و مضر ما را از رسیدن به اهداف حیاتی دور میکند.
در پروژه بانی جنگل تلاش می کنیم که از طریق مسیرهایی همچون اکووب و نت زیرو و برعهده نهادن سرپرستی معنوی نهالها به شرکتها، کسب و کارهای بزرگ و متوسط و کوچک و نیز بلاگرها و اینفلوانسرها به حذف دی اکسید کربن از طبیعت و ایجاد معیشت پایدار محلی کمک کرده و نیز به تامین هزینه های احیا کمک شود.