همانطور که میدانید حفظ و احیای جنگلهای هیرکانی بسیار مهم است. در مطالب قبلی در مورد اهمیت جنگلهای هیرکانی گفتیم. احتمالا برای شما هم اهمیت دارد و میدانید که حفظ سلامت جنگلها از احیای آن هم مهمتر است. وقتی در مورد احیای جنگل صحبت میکنیم منظورمان ایجاد هکتاری از جنگلهای دستکاشت نیست! منظور از احیای جنگل ایجاد فضایی است که اکوسیستم یعنی همه جانداران بتوانند در آن زندگی کنند. قصد ما از احیای جنگل به هیچ وجه دخالت در کار طبیعت نیست. جنگل، خودش میتواند خودش را احیا کند. ولی با توجه به آسیبهایی که دیده، این پروسه بسیار طولانی است. در واقع هدف از احیای جنگل، حمایت از تلاشی است که جنگلهای هیرکانی برای احیای خودشان انجام میدهد.
ولی از کجا بدانیم جنگل دستکاشت است یا به صورت طبیعی رشد کرده است؟ جنگل دستکاشت ویژگیهای بصری دارد که در نگاه اول متوجه آن میشوید:
شکل جنگل دستکاشت دقیقا مانند کلاس درس است. همه درختها در یک سن و سال قرار دارند. به ترتیب و با فاصلههای معین درکنار هم قرار گرفتهاند. تنوعی وجود ندارد و همه از یک گونه هستند. به دلایلی که در ادامه ذکر میکنم، کاشت نهال به این صورت معایبی دارد.
البته انجام این کار قطعا دلایل خوب و بدی هم دارد که اول به ذکر آنها میپردازیم.
جنگل دستکاشت به لحاظ بصری جلوه بیشتری دارد. وقتی شما از دور به چنین جنگلی نگاه میکنید که همه از یک نوع و با یک قد و اندازه هستند، ممکن است به نظرتان زیباتر جلوه کند.
جنگل دستکاشت همچنین پرپشت هم به نظر میآید. ولی هدف اصلی ما از کاشت نهال و احیای جنگل، زیبا یا پرپشت به نظر آمدن جنگل نیست. جنگل به صورت طبیعی زیباست و چیزی که زیباترش میکند وجود حیات و جریان داشتن اکوسیستم در آن است. به همین دلیل و البته دلایلی که در ادامه ذکر میکنم، «بانیجنگل» از کاشت نهال به صورت جنگل دستکاشت خودداری میکند.
برای روشنتر شدن موضوع، بد نیست در مورد مضرات جنگل دستکاشت هم بدانید. به دستان خود نگاه کنید. همه انگشتان دست شما شبیه به هم هستند؟ تصور کنید اگر همه انگشتان شبیه به هم بودند، میتوانستید کارهای مختلف را انجام دهید؟ اگر درختان جنگل را هم مثل انگشتان دست تصور کنیم، درک بهتری از وظیفه هر کدام خواهیم داشت. درختان جنگل هر کدام ویژگیهای منحصربهفردی دارند که باعث میشود از بودن در کنار هم بهره ببرند. این تفاوتها در مواردی مثل فرسایش خاک و حمله آفتها خودش را بهتر نشان میدهد. وقتی درختان دچار آفت میشوند، همگی به یک شکل رفتار نمیکنند.
مقاومت گونهها با هم متفاوت است. حتی گونههای قویتر محیط را برای زندگی گونههای ضعیفتر فراهم میکنند. برخی گونهها ریشههای قویتری دارند و میتوانند از فرسایش خاک جلوگیری کنند. علاوه بر اینها یکی از مهمترین علل برای خودداری از ایجاد جنگل دستکاشت قاچاق چوب است. پراکندگی گونههایی که مورد توجه قاچاقچیان چوب است، آنها را از انجام این کار منصرف میکند. وقتی گونهها به صورت خطی و نزدیک به هم کاشته نشده باشند، برداشت چوب به مراتب سخت میشود.
در جنگل طبیعی، برعکس جنگل دستکاشت هر درخت بر مبنای طبیعت خودش رشد میکند. چون اگر در جای مناسب خودش قرار نگیرد، امکان رشد پیدا نمیکند. حتی در مواردی، وقتی امکان رشد مهیا نباشد، میزبان خوبی برای حمله آفتها میشوند. آفتهایی که رشدشان محدود به گونه ضعیف نیست و قابل تسری به سایرین هستند. درختان در کنار گونههای علفی با هم رشد میکنند و هیچ خطکشی و حد و مرزی برای رشد آنها وجود ندارد. ممکن است یک نهال 8 سانتیمتری در کنار درختی 8 متری مشاهده کنید. گونهها از هم برای رشد کمک میگیرند و همزیستی مسالمت آمیز دارند.
با جنگل دستکاشت و ویژگیها و مزایا و معایبش آشنا شدید. «بانیجنگل» به دلایلی که در ادامه خواهم گفت به هیچ وجه به دنبال ایجاد جنگل دستکاشت نیست. همانطور که همیشه گفتیم تنها به فکر احیای جنگل هستیم. بر کسی پوشیده نیست که جنگل به هر حال خودش را بازسازی میکند. ولی این موضوع در عمل بسیار طولانی است. تغییر اقلیم هم به شدت بر آن تاثیرگذار است.
«بانیجنگل» هیچ گونه علفی را از بین نمیبرد. حتی حواسش به درختان و نهالهای کوچکی هم هست که به واسطه گردهافشانی و یا انتقال بذر توسط سایر موجودات در منطقه در حال رشد هستند. در پروسه کاشت نهال علاوه بر این موارد، منطقه کاشت و سازگاری نهال با منطقه نیز در نظر گرفته میشود. کاشت نهال به صورت خطی نیست و منطقه کاشت نهال، از نظر سازگاری با سایر گونه ها و موقعیتی که نیاز دارد مورد ارزیابی قرار میگیرد.
بیشتر از هر چیز برایمان مهم است به زادآوری و احیای جنگلهای هیرکانی کمک کنیم. ما هم مثل شما فکر میکنیم جنگل هر چه طبیعی و دست نخورده باشد جلوه باشکوه و بهتری دارد. احتمالا ساکنین جنگل هم موافق هستند. چون تنها در این صورت است که جنگل را محیطی امن برای ادامه حیات خود میدانند.